دلبرکمدلبرکم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

گل پسر نادیا

یسری عکس جدید و قدیم

این عکس مال خیلی کوچولویامه، ولی مامانم خیلی دوسش داره گذاشته اینجا چند وقت بود با شدت دستاتو میخوری، اینم عکساش یه شب که بابا جونت شیفت شب داشت، منو تو چون تنها بودیم شب رفتیم محل کار بابا جونت خابیدیم از ترس اینکه سوسک و پشه داشته باشه تو رو تو پشه بند گذاشتم این لونته عزیزم ببین چه نازی  اون تو این اولین باری بود که تو کالسکه گذاشتیمت، منو باباجونت بردیمت پارک بقیه جدیدن جانم اینجا ببین چه ناز خابیدی قربون این ژستت برم با موهای فشنت این روزا عاشق پستونک شدی این اولین باریه که فرنی میخوری................اووووم چقد خوشمزس ببین چجوری تی وی نگ...
17 خرداد 1393

6 ماهگی جیگر مامان

  این عکسارو شب 9 خرداد ازت گرفتم که 5 ماهت تموم شده و وارد 6 ماه شدی کوچولوی من چقد زود نیم سالت شد از وقتی یاد گرفتی دمر شی خوشت اومده همش دمر میشی بعدش نمیتونی برگردی نق میزنی که بیا منو بردار چند روزه این حرفارو واضح میگی:دد، ب ب ،ی ی ،م م این اوین باریه که داری غذا میخوی، اینا حریره بادامه که خاله جون الهام داره بهت میده، توام عاشقش شدی و حالا علائقت: به پلاستیک خیلی علاقه داری و هر وقت گریه میکنی یه پلاستیک میدم دستت تو ساکت میشی منم به کارام میرسم عاشق ببری هستی، هر روز چند ساعت باهاش بازی میکنی. ایناهاش اینقد دوسش داری که همش میخوریش، البته اینجا اصلا دیده نمیشی اینم قبل حمام...
15 خرداد 1393

۴ ماهگی و ۵ ماهگی

تو این عکس منو خاله جون ملیحه برده بودیمت حمام عزیزم امروز 4 خرداد ماشین مزیکال پوو رو گذاشتم کنارت توام دستتو دراز کردی برداریش ک کپ افتادیو دمر شدی منم کلی ذوق کردم خیلی منتظر این لحظه بودم   راستی عزیزم همه میگن تو شکل منییییی ببین اینا بچگیای منه هه هههههههه تو قل مامانی عاشق حمامی، اینجام کلی کیف کردی که تو وان بودی ...
6 خرداد 1393

تولد پسر کوچولویه آرزوهام

ساعت 7:30 صبح در بیمارستان سینا توسط خانم دکتر شیبانی قدمای مبارکتو به این دنیا گذاشتی وزن: 3370 قد: 51 دور سر: 35 اولین عکست تو بیمارستان   ماه دوم لکه واکسنی که تو بیمارستان زدن به جیگرم ماه سوم شیطونو نگاه کنین با این نگاهاش اینجا برات ماهگرد گرفته بودیم       ...
5 خرداد 1393
1